در سری وبلاگ های موجود تصمیم دارم مطالب مهم سایت ویکی پدیا را برای کسانی که دنبال کننده وبلاگ های من هستند منتشر کنم شاید از خود بپرسید چرا مزایای این مقالات چی هست یکی از مزایای این مقالات این است که به زبان فارسی روان تبدیل شده و به راحتی قابل خواندن می باشد یکی دیگر از مزایای این مقالات فونت و ترتیب کلمات است از اینکه وبلاگ ما را را دنبال می کنید از شما تشکر می کنیم و آرزو داریم بتوانیم مقالات خوبی را برای شما فراهم کنیم
لطفا توجه داشته باشید این مطلب دارای منبع است و در انتهای مقاله می توانید منبع به همراه لینک را مشاهده کنید
بخشی از زندگی نامه بی بی مریم بختیاری خواهر سردار اسعد بختیاری، [مادر علیمردان خان بختیاری و همسر علیقلی خان چهارلنگ از زنان مبارز عصر مشروطیت است که در سال ۱۲۵۱ هـ.ش در سرزمین بختیاری بدنیا آمد. وی که در بختیاری به «بی مریم» و سردار مریم معروف بود به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عده ای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطهخواهان می پرداخت.
او از زنان تحصیلکرده و روشنفکر قوم بختیاری بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید.سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری جهت فتح تهران محسوب میشد.وی طی نامهها و تلگرافهای مختلف بین سران ایل و سخنرانیهای مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده میکرد و به عنوان یکی از شخصیتهای ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بوده است.سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عدهای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حملهای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاقها مشغول جنگ شد.او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
سردار مریم بختیاری در هنگام جنگ جهانی اول سلاح بر دوش به همراه بختیاری ها با انگلیسی ها نبرد می کند و در سخت ترین شرایط به آزادی خواهان مشهور ایران زمین در خانه خود در سرزمین بختیاری پناه می دهد.
در جریان جنگ جهانی اول با وجود آنکه برخی از سران ایل بختیاری از انگلیسیها حمایت میکردند به مخالفت با انگلیسها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت و با آنان نبرد می کند.او پارهای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورشهای مداوم خود به انگلیسها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. وی از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود.قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روسها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند وکلیه اموال و املاک او را دراصفهان مصادره کردند.رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد. در هنگام فتح اصفهان توسط روسها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاریها از روسها و کشته شدن 58 نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت.به پاس حمایتهای سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف و نجات جان آلمانی های مقیم ایران ـ ویلهلم امپراطور آلمان ـ، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد. بی بی مریم بختیاری تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان نائل آید.
همچنین برخی رجال سیاسی و آزادی خواهان دیگر همچون علامه دهخدا، ملک الشعرا بهار، وحید دستگردی و... که در خلال جنگ جهانی اول مورد تعقیب نیروهای متفقین بویژه انگلیسی ها بودند به خانه بی بی مریم پناه آوردند. پروفسور گارثویت می نویسد:
این پیرزن برجسته روحی سرکش و فکری مستقل داشت و در تعیین سیاست بختیاری به ویژه در جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد.
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیسها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت در این هنگام دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.
دکتر مصدق تا پایان عمر همواره از این بزرگواری و شجاعت بی بی مریم بختیاری به نیکی یاد می کرد
سرانجام سردار مریم بختیاری سه سال پس از تیرباران فرزند برومندش علیمردان خان بختیاری به دستور رضاشاه، در سال 1316 هـ.ش در اصفهان زندگی را بدرود گفت و در تخت پولاد به خاک سپرده شد
منابع:
نشریه پژوهشی تاریخ و فرهنگ سرزمین بختیاری
بررسی و نوشته: رضابهرامی دشتکی ـ 1391
تدوین و آماده سازی برای انتشار در وب سایت : شهره السادات عربشاهی